همه اطرافیان من!

"روزنوشت های یک مادر"

همه اطرافیان من!

"روزنوشت های یک مادر"

286.

.

زن که باشی


نمیتوانی موقع غمت به خیابان بروی!


سیگاری آتش بزنی!


و دود شدن غمهایت را ببینی!


زن که باشی:


غمت را پنهان میکنی پشت نقاب آرایشت!


و با رژ لبی قرمز!


خنده را برای لبهایت اجباری میکنی!


آنوقت همه فکر میکنند..نه دردی هست،نه غمی


وتنها نگرانیت،پاک شدن رژ لبت است!!


زن که باشی:


مردانه باید غم بخوری....


"سیمین بهبهانی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد