همه اطرافیان من!

"روزنوشت های یک مادر"

همه اطرافیان من!

"روزنوشت های یک مادر"

263.

در یک بعدازظهر طولانی فروردینی، همسر و دخترها برای احوالپرسی راهی خانه پدر همسر شده اند و من نشسته ام به انتظار پیکی که نمی دانم می رسد یا نه! همکلاسی سابق از دیروز قرار است برایم سی دی بفرستد و همچنان خبری نیست گفتم امروز خودم بروم خبرگزاری و سی دی را بگیرم که گفت نه یک مصاحبه دیگر انجام می دهم همه را با هم می فرستم. البته راستش این است که انتظار برای رسیدن پیک فقط بهانه ای بود برای این که به خانه پدر همسر نروم و غرغرهایش را نشنوم و کمی هم با خودم تنها باشم.

حالا هم نشسته ام پای تلویزیونی که هیچ علاقه ای به برنامه هایش ندارم و فقط برای خودش ویزویز می کند، فکرم مشغول تماس تلفنی امروز خبرنگار یکی دیگر از سرویس های خبرگزاری است که دنبال کسی بود که مصاحبه هایش را پیاده کند و همکلاسی سابق شماره من را به او داده بود. فکرم مشغول است که چرا قبول کردم؟ مگر تصمیم نداشتم امسال دیگر میرزابنویس نباشم و دنبال یک کار در خور تخصص و تجربه ام باشم؟

نمی دانم! فعلا که قبول کردم و دو روز اول هفته را که تا بحال بیکار بودم باید بنشینم پای گپ و گفت های اقتصادی! راضیم چون بی آن که از خانه بیرون بروم پول خوبی به دست می آورم اما...


یک جمله در تمام کلاس های تخصصی روزنامه نگاریمان تکرار می شد: خبرنگار اقیانوسی از اطلاعات به عمق یک سانتی متر است! حالا با این پیشنهاد کاری جدید و با توجه به این که برای هفته نامه مصاحبه های سیاسی و سینمایی می نوشتم و برای خبرگزاری مصاحبه های ورزشی و حالا هم اقتصادی، و این که با هر مصاحبه کلی مسئله برای کنجکاو شدنم و سرچ در اینترنت در مورد همان موضوع برایم پیش می آید، یواش یواش به همان اقیانوس تبدیل می شوم و از این بابت هم راضیم، اما همچنان دلم کار به معنای واقعی می خواهد:((


پ ن:در مصاحبه های حماسی معمول بعد از قهرمانی های تیم های ورزشی کشور، امروز یکی پیرو قهرمانی تیم ملی کشتی ایران می گفت: ما عادت به فیتیله پیچ کردن آمریکا در همه صحنه ها داریم اینم روش!! یعنی خداییش ملت جوگیری هستیم اساسی!!


پ ن:سفر عمره هم فعلا تعلیق شد!!

نظرات 4 + ارسال نظر
بهار سه‌شنبه 25 فروردین 1394 ساعت 08:21 http://colourfullife.persianblog.ir/

سلام
منم اون مصاحبه "فیتیله پیچ"رو شنیدم.حالم بد میشه وقتی تو تلویزیون مردم این طوری جواب خبرنگارا رو میدن.پس چرا دور و برم هیچکس این طوری حرف نمیزنه؟اینا رو از کجا پیدا میکنن؟
ایشالله کار دلخواهتو پیدا کنی

یه بار تو یه دیدار رهبری با دانش آموزا تو مصلای تهران یه خانوم خبرنگار اومد گفت بیا تو گزارش ما شرکت کن گفتم باشه دیدم یه کاغذ داد دستم گفت این جوابا رو باید بدی!! منم اومدم اینور گفتم مگه خودم بلد نیستم جواب بدم!!
اینجوریاس دوست من بشنو و باور نکن
البته نه همه شون

دخترگندمگون سه‌شنبه 25 فروردین 1394 ساعت 18:06 http://dokhtaregandomgon.blogsky.com

سلام عزیزم.خوبی?
انشالله کار دلخواهتو به زودی زود پیدا میکنی و 1شیرینیه تمل به ما میدی.

خوبم عزیز دلم!
حتما
دعا کن

ارغوان دوشنبه 31 فروردین 1394 ساعت 18:55 http://www.bakhtyar.blogsky.com

خوبی آرزو جان ؟
برات توی این ماه عزیز از خا خبرهای خوب میخوام . کار دلخواه و زندگی روی روال و مادرانه های شیرین و بی دردسر
منو توی دعاهات یادت نره عزیز دل

انرژی مثبتت رسید ارغوان عزیز
اولین خبر خوب رو تو روزهای اول این ماه گرفتم.
برای تو هم بهترین ها رو میخوام

من و دخملی سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394 ساعت 19:11 http://reihanejan.blogfa.com

آرزو به نظر من دور کاری از همه چیز بهتره.. این که از خونه بیرون نمی ری.. با یه مشت آدم با انواع و اقسام مشکلات روحی و روانی سر و کله نمی زنی و پول در میاری.. نگاه به من کن.. خیلی دور نیست که از دست این جماعت کارم به بیمارستان بکشه..
منم به شدت دنبال یه دور کاری هستم..

دورکاری خوبه مامان ریحانه عزیز، ولی ....
انشالله هر چی صلاح خداست پیش بیاد
هم برای من و هم برای تو مهربون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد