همه اطرافیان من!

"روزنوشت های یک مادر"

همه اطرافیان من!

"روزنوشت های یک مادر"

273.

برای صفحه عشق هفته نامه با یکی از هنرپیشه های مورد علاقه م راجع به ازدواجش که مدت زیادی هم از اون نمی گذره، مصاحبه کردم. سوال هایی که دکتر (مسوول صفحه که یک پزشک روزنامه نگاره) برای این مصاحبه بهم داده بود رو پرسیدم و کلی با خانوم بازیگر گپ زدم و گفت و گو کردم تا 600کلمه مصاحبه از دلش دراومد.

امروز که دکتر تماس گرفته تا باز ازم بخواد یک نفر دیگه رو پیدا کنم و یک مصاحبه دیگه از همون جنس بگیرم، میگه سوال ها خصوصی تر و ریزتر باشه، مثلا در مورد این که اولین بار کدوم رستوران رفتید یا مراسم خواستگاری چطور بود و ....

این جنس مصاحبه رو با وجودی که خیلی دوست دارم، ولی خیلی هم برام سخته! شما فکرشو بکنید من این سوال ها رو از صمیمی ترین دوستام هم نمی پرسم. مثلا اگر دوستم زنگ بزنه و بگه ازدواج کردم، نهایتا این رو بپرسم که کجا آشنا شدید و تبریک بگم و خلاص!

حالا برای این مصاحبه ها باید به قول دکتر یک مقدار خاله زنک تر وارد گفت و گو بشم و زیر و بم عشق طرف رو بیرون بکشم، اون هم برای این که هدف این صفحه اینه که به جوون ها بگیم هنوز عشق تو جامعه مون وجود داره و نمرده!

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد یکشنبه 24 خرداد 1394 ساعت 00:37 http://tortak.ir/

با سلام ، لطفا از فروشگاه اینترنتی تورتک بازدید فرمایید.

خریدی تک با تورتک.

http://tortak.ir/

مگهان دوشنبه 25 خرداد 1394 ساعت 04:30 http://meghan.blogsky.com

چه کااار سختی واقعا ...

اوه خیلی اینجا هیجان انگیز شده برام :دی
با ذوق خاصی میام و می خونمت بانو !
موفق باشی با مصاحبه ی خاله زنک طووورر :دی ! هاها ...

ممنونم دوست من!

وای خیلی سخته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد